معرفی کتاب

معرفی کتاب

معرفی کتاب

معرفی کتاب

دانلود مهارت ( آواز خواندن، نواختن و دیکته) موسیقی


دانلود مهارت ( آواز خواندن، نواختن و دیکته) موسیقی



مهارت ( آواز خواندن، نواختن و دیکته) موسیقی





منبع: مهارت ( آواز خواندن، نواختن و دیکته) موسیقی

مهارت ( آواز خواندن، نواختن و دیکته) موسیقی



هری با اشاره به جای زخم گفت: "خوب - من یک بار خوش شانس بودم ، نه؟" "من ممکن است دوباره خوش شانس باشم."

لب هرمیون لرزید ، و ناگهان به هری خفه شد و بازوهایش را دور او انداخت.

"هرمیون!"

"هری - شما یک جادوگر عالی هستید ، می دانید."

هری با اظهار شرمساری گفت: "من به اندازه شما خوب نیستم."

هرمیون گفت: "من!" "کتاب ها! و هوشمندی! چیزهای مهمتری وجود دارد - دوستی و شجاعت و - اوه هری - مراقب باشید! "

هری گفت: "شما اول می نوشید." "شما مطمئن هستید که ، کدام نیستید؟"

هرمیون گفت: "مثبت است." او در پایان نوشیدنی طولانی را از بطری گرد دور کرد و لرزید.

هری با اضطراب گفت: "این مسموم نیست؟"

"نه - اما مثل یخ است."

"سریع ، برو ، قبل از خاموش شدن."

"موفق باشید - مواظب باشید -"

"برو!"

هرمیون چرخید و مستقیم از میان آتش بنفش قدم زد.

هری نفس عمیقی کشید و کوچکترین بطری را برداشت. رو به روی شعله های آتش سیاه چرخید.

او گفت: "اینجا آمده ام ، و بطری کوچک را در یک خندق تخلیه کرد.

در واقع به نظر می رسید که یخ روی بدن او جاری شده است. او بطری را پایین آورد و به جلو رفت. خودش را بازو کرد ، دید که شعله های مشکی بدنش را لیس می زند ، اما نمی تواند آنها را احساس کند - برای لحظه ای چیزی جز آتش تاریک نتوانست ببیند - سپس او در سمت دیگر اتاق بود.

قبلاً شخصی در آنجا بود - اما اسنیپ نبود. حتی ولدمورت نبود.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.