معرفی کتاب

معرفی کتاب

معرفی کتاب

معرفی کتاب

دانلود کتاب موسیقی دان کامل


دانلود کتاب موسیقی دان کامل



کتاب موسیقی دان کامل





منبع: کتاب موسیقی دان کامل

کتاب موسیقی دان کامل




به نظر می رسید که شطرنج ها گوش می کردند ، زیرا با این کلمات یک شوالیه ، اسقف و یک قلعه پشت خود را روی تکه های سفید چرخانده و از تخته بیرون می رفتند و سه مربع خالی را که هری ، رون و هرمیون در دست گرفتند ، پشت سر گذاشتند.

ران گفت: "سفید همیشه اول در شطرنج بازی می کند." "بله ... نگاه کن ..."

یک پیاده سفید دو مربع رو به جلو حرکت کرده بود.

ران شروع به کارگردانی قطعات سیاه کرد. آنها در هر جایی که او آنها را فرستاده بود ، ساکت حرکت می کردند. زانوهای هری لرزید. اگر آنها گم شوند چه می شود؟

"هری - به صورت مورب چهار مربع را به سمت راست حرکت دهید."

اولین شوک واقعی آنها هنگامی اتفاق افتاد که شوالیه دیگر آنها گرفته شد. ملکه سفید او را به زمین زد و او را از تخته بیرون کشید ، جایی که کاملاً دراز کشیده بود ، روبرو.

ران با نگاه متزلزل گفت: "مجبور شدم این اتفاق بیفتد." "شما را آزاد می کند تا آن اسقف ، هرمیون را بگیرید ، ادامه دهید."

هر وقت یکی از مردانشان گم می شد ، قطعه های سفید رحم نمی کردند. به زودی یک هیاهو از بازیکنان سیاه و سفید چسبان در امتداد دیوار سقوط کرد. دو بار ، رون فقط به موقع متوجه شد که هری و هرمیون در معرض خطر هستند. او خود را به اطراف تخته رساند و تقریباً به همان اندازه قطعات سفید رنگ سفید را از بین برد.

"ما تقریباً آنجا هستیم" ، ناگهان لرزید. "اجازه دهید من فکر کنم - بگذارید من فکر کنم ..."

ملکه سفید صورت خالی خود را به سمت او چرخاند.

ران گفت: "بله ..." گفت: "این تنها راه است ... من باید گرفته شود."

هری و هرمیون فریاد زدند: "نه!"

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.